آئین چهارشنبه سوری ریشه در تاریخ کهن این سرزمین دارد که در گذر زمان در یادها به فراموشی سپرده شده است.
کد خبر: ۳۹۴۸۳۰
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۵ 14 March 2017
چهار شنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از فرا رسیدن نوروز برگزار می شود، این آئین به اعتقاد مردم برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزو برگزار می شود.
آئین سالیانه ودیرینه ی که ایرانیان آن را جشن میگیرند، در آخرین سه شنبه سال خورشیدی ایرانیان با برافروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می روند.

ریشه ی  تاریخی این جشن به قرن ها پیش باز می گردد که در شب چهارشنبه مراسم ویژه ای برگزار می شده وآتش برمی افروختند و از روی آن می پریدند و  می خواندند (سرخی تو از من، زردی من ازتو)، چهار شنبه سوری در زمان ناصر الدین شاه به وسیله فرانسوی ها در ایران رواج پیدا کرد امری که در ابتدا برای سرگرمی شاه برپا می شد وپس از آن مردم نیز سهیم شدند.
مراسم بوته افروزی، دور کردن خاکستر آتش از خانه، قاشق زنی، فال گرفتن، نذری دادن، آب پاشی، فال گوش ایستادن از مراسمات جالب و جذاب این شب به یاد ماندنی بوده است.

مراسم بوته افروزی

هر خانواده بوته های خار و گزنی را که از قبل فراهم کرده اند را در پشت بام یا حیاط خانه یا در گذر گاهی در سه  یا پنج دسته کپه می کنند و با غروب آفتاب و نیم تاریک شدن آسمان بوته ها را آتش می زنند و از روی آن می پرند تا ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم را از خود برانند.
خاکستر چهارشنبه نحس است،  زیرا  هنگام پریدن از روی آن زردی و بیماری خود را از راه جادوی سرایتی، به آتش می دهند. برای همین منظور خانم های خانه خاکستر آتش را به بیرون از خانه برده و در آب جاری میریختند.

در بخشی از فهم این مراسم مس توان گفت که این مراسم به نظر یاد آور گذر سیاوش از آتش است که وقتی به سلامت از آن عبور کرد تمام تهمت ها و ناپاکی ها به واسطه آتش از او زدوده شد. 


فال گوش ایستادن

در این مراسم دختران جوان نیت می کنند و پشت دیوار پنهان می شوند و به سخن رهگذران گوش فرا می دهند، سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می گیرند.

فال گوش ایستادن یک رفتار نیکو به حساب نمی آید اما اینکه انسان ها بخت و اقبال خود را در سخن دیگران ببیند و آینده ی خویش را با جاری شندن حرفی و کلامی از زبان دیگران پیش بینی کنند شاید نشان از سرنوشت مشترک انسان ها داشته باشد. زیرا در جامعه ای که امید و نشاط و سرزندگی وجو داشته باشد آن جامعه ادبیاتی امیدوارکننده بر زبان میراند و مراودات و تعاملات روزانه مملو از کلمات انرژی بخش خواهد بود اما اگر غیر این باشد افراد باید آینده ی خود را در زبان ناامیدی ببینند. 

قاشق زنی 

در این مراسم دختران وپسران جوان با سرگردن چادر و پوشاندن سر و روی خود به  در خانه ی دوستان وهمسایگان می روند و صاحبخانه ها با شنیدن صدای قاشق که به کاسه می خورد به در خانه آمده و کاسه آنها را از آجیل چهارشنبه سوری و حتی پول پر می کنند.

قاشق و کاسه که بخشی از سفره اند و قاشق که ابزار رساندن غذا به دهان می باشد را با خود به درب خانه ی دیگری می برند و از آنها آجیل و یا هر آنچه صاحب خانه دوست داشته باشند دریافت می کنند نشان از گدایی کردن ندارد بلکه نوعی تمرین سخاوت داشتن است و نوعی دیگر دوستی و هم نوع دوستی را طرفین تجربه می کنند هیچ کدام از طرفین دیگری را تقبح نمی کنند که چرا آمدی و یا اینکه چرا کم دادی.. همدیگر را ستایش می کنند و هم کاسه بودن و هم سفره را به یادآوری می کنند.

اسب دوانی

در روستاها مردان جوان قبل از غروب آفتاب اسب هایشان را می آوردند و نمایش اجرا می کردند و بازی های محلی انجام می دادند.

آئین اسب دوانی و کنار تیراندازی و امثال آن یادآور امنیت سرزمین است. آنان در این مراسم نه تنها آمادگی رزمی خود را محک میزنند بلکه به زنان و فرزندان سرزمین پیام می دهند که مردان و جوانان همواره برای حفاظت و دفاع از داشته های سرزمین آماده هستند.

اما نکته پایانی؛ با آنکه این مراسم ها در سراسر ایران با شور وهیجان برگزار می شده است، این آئین دیر زمانیست که در جغرافیای این مرزوبوم به بوته فراموشی سپرده شده است.

 آئینی هایی که در سراسر آن نشاط و امیدواری؛ هم زیستی و دیگر دوستی موج می زده است و فرزندان این سرزمین برای زندگی تازه و بهاری سرسبز آنرا به پا می کردند امروز صرفا به یک سرگرمی تبدیل شده است که نه تنها در آن امید و زندگی و تازه شدن و میل در کنار هم بودن دیده نمی شود بلکه جای خود را به سرگرمی هایی داده است که این شب برای خانواده ها می تواند به کابوسی ناخواسته تبدیل شود که خود مقدمه ی آنرا فراهم کرده اند.


گزارش: فاطمه حسنوند



منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار