اگر دو نفر متوجه شدند که به هر علتی نمی‌توانند با یکدیگر زندگی کنند می‌توانند دوستانه و مدنی از یکدیگر جدا شوند. استعفای دیوید کامرون نخست‌وزیر بریتانیا را به یاد بیاوریم؛ هنگامی که رفراندوم برگزیت رای آورد، خیلی راحت و مدنی استعفا داد و خانم ترزا می ‌جانشین او شد. این استعفا‌ها اعتراضی نیست بلکه راهگشاست. هر کدام از حالات سه‌گانه‌ای که در انتخابات آمریکا رخ دهد، نیازمند مدیریتی سیاسی در ایران است که برای آن برنامه داشته باشد. بدون شک و تردید این مدیریت به روحانی و تیم او سپرده نخواهد شد و با حضور آنان نیز چنین مدیریتی را دیگران نیز نمی‌توانند عهده‌دار شوند. بهتر است مدنی رفتار شود و برای ۱۰ ماه باقی‌مانده شخص دیگری عهده‌دار حل این مشکل شود. حداقل به خاطر مردم و کشور باید کاری کرد. اگر برای حل مشکلات و گرانی آدرس کاخ سفید داده می‌شود، در این صورت کسی که قادر به گفت‌وگو با آن نیست باید کنار رود و راه را باز کند تا دیگران اقدام کنند. حداقل به خاطر کشور و مردم چنین کنید.»

این پیشنهاد با استقبال عبدالله رمضان‌زاده نیز مواجه شد. او در صفحه توئیتر خود نوشت: «به نظرم پیشنهاد خوبی است برای رهایی از سردرگمی و مشخص شدن مسوولیت‌ها!»

همین توئیت هم به شائبه تلاش اصلاح‌طلبان برای تطهیر دولت روحانی و نادیده گرفتن نقش سوءمدیریت‌ها در شرایط کنونی کشور دامن زد. لازم به یادآوری است که آنان سال قبل هم همین راه را رفته بودند.

فرضیه‌های غلط


شاید اگر در دولت نخست روحانی و یا سال اول دولت دوم حرف از استعفا زده می‌شد، بیشتر خریدار داشت اما حالا که فقط چند ماه به پایان کار مانده و اوضاع کشور در هیچ حوزه‌ای خوب نیست، این حرف‌ها چه معنی دارد غیر از فرار از مسوولیت؟!

فعالان سیاسی اصولگرا با همین منطق پیشنهاد عبدی را نقد می‌کنند. به عنوان مثال، بیژن مقدم فعال سیاسی و رسانه‌ای اصولگرا در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» کناره‌گیری رییس‌جمهور را از دو جهت منتفی دانست و گفت: «اولا تاکنون نشنیده‌ایم که شخص آقای روحانی تمایلی به استعفا و کناره‌گیری از قدرت داشته باشند. دوما در مجلس که حق قانون برکناری رییس‌جمهور و صدور عدم کفایت او را دارد، دیگر چنین زمزمه‌هایی مطرح نیست. آنچه هم که قبلا بود بحث سوال از رییس‌جمهور بود.»

وی در انتقاد از پیشنهاد اخیر عباس عبدی به روحانی مبنی بر کناره‌گیری از سمت ریاست‌جمهوری گفت: «حرف آقای عبدی این است که ما با توجه به انتخابات آمریکا، نیازمند کسی هستیم که بتواند با آنان تفاهم، تعامل و شاید مذاکره بپردازد و این فرد روحانی نیست چون چنین اجازه‌ای ندارد بنابراین بهتر است برود کنار تا فردی آید که اجازه دارد. به نظر من این مطلب چند اشکال دارد.»

مقدم به فرضیه‌های غلط عبدی اشاره کرد و گفت: «اولین فرض غلط این مقاله آن است که مذاکره حلال مشکلات است. آقای عبدی و دوستان‌شان باید توضیح دهند که منظورشان چه نوع مذاکره‌ای و در چه سطحی است؟ محورهای آن چیست؟ ما در آن به چه نتیجه‌ای خواهیم رسید؟ و طرف آمریکایی چه دستاوردی خواهد داشت؟ چون فرض ما این است که مذاکره حداقل با فردی مثل ترامپ حلال مشکلات نیست.»

بیشترین فرصت برای مذاکره با آمریکا در اختیار دولت روحانی بوده است 

این کارشناس سیاسی ادامه داد: «‌نکته دومی که عبدی می‌گوید این است که روحانی برود چون این فرصت را در اختیار ندارد. سوال من این است که چه فرصتی به روحانی داده نشد؟ حوزه مذاکره با آمریکا قبل، در حین و بعد از برجام در دولت آقای روحانی بیش از هر دولت دیگری بود و در هیچ دولت دیگری مذاکره با این گستردگی سابقه ندارد، حتی در دولت احمدی‌نژاد که به نظر عبدی و… اصولگرا بوده و چنین میدانی را داشته است. حتی به آنها نیز چنین میدانی برای ارتباط و مذاکره با آمریکا داده نشد.»

استعفا راهگشاست یا راهی برای فرار؟

وی همچنین گفت: «سومین مساله آن است که آقای عبدی استعفای رییس‌جمهور را راهگشا می‌داند. اما من  معتقدم که استعفای او راه  فرار است و هیچ چیزی را تغییر نمی‌دهد غیر از آنکه آقایان از مسوولیت‌هایی که هفت سال بر عهده داشتند، فرار کنند و مشکلات را بر عهده فرد دیگری اندازند. بنابراین هیچ راهگشایی در کار نیست و کسی که با شعارها، وعده‌ها و ادعاهای خود هفت سال کشور را تا اینجا رسانده است، باید چند ماه دیگر را نیز ادامه دهد و دوره خود را به اتمام رساند.»

مقدم در پاسخ به این پرسش که دلیل پافشاری برخی اصلاح‌طلبان بر ضرورت استعفای روحانی در حالی که این امر بعید به نظر می‌رسد، چیست گفت: «درست است که اصلاح‌طلبان مطمئن هستند استعفا رخ نمی‌دهد اما وقتی که مدل آقای عبدی استعفا را طرح و تحلیل می‌کنند این پیام به افکار عمومی و مردم منتقل می‌شود که دست رییس‌جمهور برای نجات شما باز نیست. القای این امر هم غیر از یک دروغ تجربه‌شده آشکار، چیز دیگری نیست. اینکه بگویند روحانی راهکار حل همه مشکلات را دارد اما اجازه نمی‌دهند، فقط یک بازی سیاسی است.

یک مثال می‌زنم. آقای روحانی می‌داند که اداره کشور قواعدی دارد و این‌طور نیست که یک نفر شب بخوابد و صبح تصمیم بگیرد یعنی موضوعات ملی که میلیون‌ها نفر را درگیر می‌‌کند باید در مراکزی سنجیده و پخته شود اما یکباره می‌گوید که مردم منتظر و خوشحال باشید تا یک گشایش اقتصادی داشته باشیم، البته اگر رهبری موافقت کنند! این یعنی چه؟ یعنی اینکه ما می‌خواستیم گشایش ایجاد کنیم و رهبری مخالف بودند. بعد هم معلوم می‌شود که منظورشان از گشایش اقتصادی پیش‌فروش بودجه دولت بعدی در حوزه نفتی است در حالی که قبلا خودشان برداشتن از جیب دولت بعدی را مورد نقد قرار می‌دادند.»

آخر 8 سال یادشان می افتد اختیار نداشته اند!

وی افزود: «آقای روحانی وقتی این وعده را می‌دهد، می‌داند که محقق نخواهد شد اما می‌خواهد به مردم بگوید که من قصد گشایش اقتصادی داشتم و اجازه ندادند. این روش‌ها اما روش‌های سوخته است چه در حوزه مسائل داخلی و چه اقتصادی و سیاست خارجی.»

این فعال سیاسی اصولگرا با تاکید بر اینکه اصلاح‌طلبان مطرح‌کننده استعفای روحانی می‌دانند که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد اما می‌‌گویند، گفت: «می‌خواهند بگویند که ما راهکارهایی داشتیم و نگذاشتند. این بحث‌های نگذاشتند، اختیار نداشتن و… همان موضوعی است که همه آقایان آخر دوره ریاست ‌جمهوری یادشان می‌افتد. روز اول که شروع به کار می‌کنند فکر می‌کنند همه اختیارات را دارند و در همه حوزه‌ها وعده می‌دهند اما روز آخر می‌گویند ما اختیار نداشتیم.»

ظریفیان فعال سیاسی اصلاح‌طلب:پیشنهاد استعفای روحانی در حد یک حرف است و مبانی روشنی ندارد

غلامرضا ظریفیان فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با «جهان صنعت» این پیشنهاد را نه از سر منافع جناحی و یا برای تطهیر روحانی بلکه از روی نوعی آشفتگی در نگاه به آینده می‌داند

وی از پیشنهاد کناره‌گیری رییس‌جمهور انتقاد کرد و گفت: «یک پیشنهاد باید در درجه نخست امکان تحقق داشته باشد. این پیشنهاد اما اولا به خاطر سابقه تاریخی دولت‌‌ها در ایران (بعد از بنی صدر) و دوما به خاطر ویژگی و کاراکتر آقای روحانی نه ممکن است و نه مطلوب.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در توضیح غیرمطلوب بودن پیشنهاد اخیر عباس عبدی، گفت: «یک وقت می‌گویید که ما احزابی با برنامه روشن داریم و اگر کسی از قدرت کنار برود، آمادگی لازم را برای به دست گرفتن سکان اداره کشور دارند و حتی قادرند که از این فرصت چندماهه استفاده کنند. در این شرایط چنین پیشنهادی منطقی است اما الان نه. آدم‌هایی که برای ریاست‌جمهوری مطرح هستند، نوع نگاه نظام به مقوله احراز صلاحیت‌ها و حتی احزاب موجود هیچ‌یک گواه بر آن نمی‌دهد که اگر دولت کنار برود، می‌توانیم از یک برنامه راهبردی در این فرصت استفاده کنیم. بنابراین کنار رفتن دولت نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه بر آشفتگی اوضاع هم می‌افزاید و سبب می‌شود همین حداقل ثبات هم از دست رفته و در عرصه سیاست داخلی نیز بی‌ثباتی داشته باشیم.»

وی تاکید کرد: «نمی‌دانم که این نوع پیشنهادات متکی بر چه مولفه‌ها، شاخص‌ها و آینده‌پژوهی و آلترناتیو‌های پای کاری ارائه می‌شود بنابراین به نظر من بیشتر در حد یک حرف است و مبانی روشنی ندارد.»

ظریفیان همچنین در واکنش به اینکه برخی اصولگرایان پیشنهاد کناره‌گیری به روحانی را تلاشی برای تطهیر وی و یا جدا کردن راه اصلاح‌طلبان از دولت می‌دانند، گفت: «اصولگراها به طور کلی با این موضوع برخورد دوگانه‌ای دارند، یعنی اگر اجازه و فرصت داشتند برای ساقط کردن دولت هر کاری می‌کردند اما وقتی دولت یا یک اصلاح‌طلب چنین بحثی را مطرح و پیشنهاد کند، آن را در فضای توطئه ارزیابی می‌کنند. آنهایی که همه تلاش خود را کردند تا دولت برود و به خاطر رویکرد رهبری نتوانستند به مقصود برسند، نمی‌توانند در این باره خیلی ادعا داشته و نظر دهند.»

وی افزود: «از منظر اصلاح‌طلبان اما این نگاه که دولت اگر از پس مسوولیت‌ها برنمی‌آید، کنار برود می‌تواند در طرح پیشنهاد استعفا دخیل باشد. البته همان‌طور که گفتم این پیشنهاد نتیجه مثبتی نخواهد داشت زیرا مشکلات ما راهبردی و ملی است و با رفتن دولت مساله‌‌ای تغییر نمی‌کند.»

به گفته وی «پیشنهادی مثل این شاید از روی دلسوزی باشد اما چون راهبرد روشن و شفافی ندارد قابل تحقق نیست و در صورت تحقق هم نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.»

خلاصه کلام
استعفا و کناره‌گیری روحانی از جمله گزاره‌های محال در شرایط حال حاضر کشور است اما اصرار اصلاح‌طلبان به این کار حتی اگر از روی دلسوزی و از سر آشفتگی باشد، پیام خوبی به افکار عمومی و جامعه نخواهد داد. این جامعه و مردم هوشمندتر از آن هستند که فریب استعفا یا هر من نبودم، اختیار نداشتم و … را بخورند. آقای روحانی برای استعفا و سپردن کار به کسانی به گفته عبدی اجازه‌های لازم را دارند، وقت داشت و چنین تصمیمی نگرفت بنابراین بهتر است که از این به بعد نیز بر همان مدار همیشگی حرکت کرده و بدون جار و جنجال کار خود را به پایان ببرد. ضمن اینکه اگر قرار بود فرد دیگری روی کار آید که اجازه‌ای بیشتر از روحانی داشته باشد، طرح استیضاح و صدور عدم کفایت رییس‌جمهور آنطور به بن‌بست نمی‌خورد.