مرور روزنامه‌های سه شنبه پانزدهم مهرماه
‏ماسک اجباری از در منزل، طرح ایران برای کمک به حل مناقشه قره‌باغ، چرا مجلس تنها نهاد قانون‌گذاری در ایران نیست؟ ‏‏‌رفتار ضدتوسعه در جامعه متکثر ایران، چرا ایرانی‌ها شکست ترامپ را باور ندارند؟ زنگ هشدار برای غیبت مردم در انتخابات ‏‏۱۴۰۰، آیا فایل صوتی سخنان طباطبایی‌نژاد منتشر می‌شود؟ اگر روحانی به کرونا مبتلا شود، چه خواهد شد؟ کرونا در آستانه ‏خروج از کنترل و اخبار ضد و نقیض از حال استاد شجریان، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه ‏های امروز شده است. ‏
کد خبر: ۹۰۶۷۰۵
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۱ 06 October 2020

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز سه شنبه پانزدهم مهرماه در حالی چاپ و منتشر شدند که خارج شدن کرونا از کنترل و ‏ماسک اجباری از درب منزل از یک سو و تیتر‌های مرتبط به انتخابات ۱۴۰۰ و جنگ قره باغ از دیگر سو در صفحات نخست ‏روزنامه‌های امروز برجسته شده است. ‏
‏ روزنامه کیهان عنوان مناطق اشغالی آذربایجان باید تخلیه شود؛ اما راه‌حل آن نظامی نیست را از گفت و گوی خود با علی اکبر ‏ولایتی به عنوان تیتر یک برگزیده است. ‏
روزنامه ابتکار یادداشتی با عنوان قره باغ و ایرانیان را به قلم جلال خوش‌چهره منتشر کرده و روزنامه جوان نیز یادداشتی با عنوان ‏قره باغ نیازمند دیپلماسی فعال ایران را چاپ کرده است. ‏

 
 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتنشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛ ‏


چرا کرونا برایمان عادی شد؟

دکتر ساحل گرامی، روان‌شناس در بخشی از یادداشت امروز روزنامه خراسان با عنوان دو دلیل بی‌توجهی به آمار‌های ترسناک ‏کرونایی نوشت: دو دلیل از بهترین دلایلی که می‌تواند این آسان‌گیری دسته جمعی راجع به کرونا، بی توجهی به آمار‌های ترسناک ‏کرونایی در چند روز اخیر و رعایت نکردن پروتکل‌های بهداشتی را در جامعه بعد از گذشت نزدیک به هشت ماه از شیوع این ‏ویروس در کشورمان توجیه کند، مفهوم «سوگیری تایید» و «خستگی ناشی از توجه زیاد به یک مسئله» است که از روان شناسی ‏اجتماعی وام گرفته شده‌اند. احتمالا می‌پرسید که هرکدام از این مفاهیم، چه معنایی دارند و چطور باید کار کنیم تا در دام‌شان نیفتیم؟


‏ خستگی ناشی از توجه زیاد به یک موضوع، زمانی اتفاق می‌افتد که مردم از دیدن و شنیدن اخبار مربوط به یک موضوع خاص ‏به حد اشباع می‌رسند و در نتیجه دچار بی‌تفاوتی می‌شوند. ماه‌هاست که مردم به صورت مکرر در معرض اخبار مربوط به ‏پروتکل‌های بهداشتی، کشف واکسن کرونا، آمار مربوط به مبتلایان، بهبود یافته‌ها و فوتی‌های ناشی از این ویروس در رسانه‌ها، ‏شبکه‌های اجتماعی، روزنامه‌ها و ... قرار گرفته اند. این امر برای بسیاری از مردم خسته کننده می‌شود، این‌که مدام به این فکر ‏کنند که می‌توانم ماسکم را دربیاورم؟ آیا باید دست‌هایم را بار دیگر ضدعفونی کنم؟ آیا خریدهایم را خوب شسته و ضدعفونی ‏کرده‌ام؟ همه و همه باعث نوعی فشار روانی و خستگی می‌شود. در نتیجه برای توجیه کردن این احساس فشار و بی‌علاقگی، از ‏سوگیری تایید استفاده می‌کنند. ‏

مهمترین مساله امروز ما چیست؟ /رضا خاتمی کاندیدای اصلاح طلبان می‌شود؟ /چرا کرونا برای‌مان عادی شد؟
‏ «سوگیری تایید» زمانی اتفاق می‌افتد که شما انتخاب می‌کنید تا مسائل را طوری ببینید که خواسته مد نظر شما را تایید کند. حال ‏با مثالی بیشتر این مفهوم را توضیح می‌دهم تا به صورت منطقی‌تر با آن روبه‌رو شوید. انسان‌ها دوست دارند که به زندگی طبیعی ‏خود بازگردند که این می‌تواند برگشت به سرکار یا مهمانی رفتن و گشت و گذار با دوستان و خانواده در طبیعت بدون ترس از ‏کرونا باشد. حال آن‌ها چیز‌هایی را جست‌وجو می‌کنند که این خواسته‌ها را تایید و تصدیق کند مثلا به افرادی که داخل رستوران در ‏حال غذا خوردن هستند نگاه می‌کنند، چشم‌شان افرادی را پیدا می‌کند که در حال انجام کار‌های روتین و معمولی هستند، آن‌هایی که ‏ماسک نمی‌زنند و سالم هستند و .... در نتیجه این باور در آن‌ها تقویت می‌شود که کرونا چیز خطرناکی نیست چراکه آدم‌هایی که ‏شرح حال‌شان مطرح شد، خیلی راحت در حال انجام کار‌های سابق خود هستند. اگر کرونا خطرناک است پس چرا همه کسب و ‏کار‌ها و مغازه‌ها باز است یا این همه انسان به مسافرت رفته و مبتلا نشده‌اند؟


نکته بعدی که این حجم از راحتی و بی‌تفاوتی راجع به آمار‌های واقعا ترسناک مبتلایان و فوت شده‌های کرونایی را توجیه می‌کند، ‏جست‌وجو برای انجام کار‌های متداول و معمول در زمان‌های استرس‌زا ست. به همین دلیل است که مردم مثل گذشته به مسافرت ‏می‌روند یا روال قبلی زندگی خود را از سر می‌گیرند. برای مثال عید نوروز را در نظر بگیرید. ما در عید نوروز چه کار می‌کنیم؟ ‏طبیعتا مسافرت می‌رویم و دید و بازدید می‌کنیم. با توجه به این که ذات ما انسان‌ها به مسائل آشنا گرایش دارد، پس متاسفانه ‏ترجیح می‌دهیم با وجود کرونا مسافرت برویم یا مهمانی‌ها را ادامه دهیم حتی با علم به این که این کار‌ها انتخاب درستی نیست، باز ‏هم برای ما آرامش‌بخش است و با اضطراب ناشی از کرونا مبارزه می‌کند. ‏

مهمترین مساله امروز ما چیست؟

هادی حق‌شناس اقتصاددان طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی با عنوان مساله امروز ما چیست، نوشت: در اقتصاد ‏در حوزه‌های مختلف با عدم تعادل و همچنین با عدم قطعیت‌ها مواجهیم. به عنوان مثال، بازار سرمایه نوسان شدید دارد که نشانه ‏عدم تعادل است. بازار ارز، بازار سکه، بازار مسکن، بازار خودرو با عدم تعادل مواجه است. به یک معنای دیگر با یک ‏سرگشتگی بین فعالان خرد و کلان مواجه هستیم و، چون با عدم قطعیت مواجهیم، همه به فکر سوداگری، سفته‌بازی، دلالی و ‏بورس‌بازی هستند. ویژگی این موارد این است که بخش غالب فعالان اقتصادی به منافع کوتاه‌مدت فکر می‌کنند و نه منافع بلندمدت. ‏همین موضوع در بخش‌های سیاسی هم مطرح است؛ در بخش سیاسی داخل کشور با رفت‌و‌آمد‌های جریان‌های سیاسی و در بخش ‏خارجی هم با رفت‌وآمد‌های برخی از روسای جمهور درحالی‌که فرقی نمی‌کند در آمریکا چه کسی رای بیاورد. راهبرد آن‌ها با ‏انقلاب اسلامی واضح و روشن است، راهبرد ایران هم با آن‌ها و همچنین با کشور‌های عربی منطقه مواجه است. مگر در ایران ‏کسی منتظر است که ببیند چه کسی در این کشور‌های عربی حاکم می‌شود؟ یا در ایران کسی منتظر است تا ببیند چه کسی در این ‏کشور‌های حاشیه دریای خزر یا ترکیه و پاکستان بر سر کار می‌آید؟ درحقیقت کسی چنین انتظاری را ندارد. سوال این است در ‏کشور‌های منطقه که چنین انتظاری نیست، آیا راهبرد ما در مواجهه با این کشور‌ها مشخص است تا راهبرد ما در مقابل با ‏کشور‌های دوردست مشخص باشد؟ به‌هرحال ما با یک چالش جدی نه با آمریکا- گرچه منشا آن آمریکا بوده- که با غرب به‌طور ‏عام مواجه هستیم. حال در این مواجهه بودن یکبار یک کشور اروپایی نقش پلیس بد را بازی می‌کند، یکبار آمریکا و یکبار یک ‏کشور دیگر. این موارد گفته شد به این دلیل که ما باید راهبرد خودمان را انتخاب کنیم.

مهمترین مساله امروز ما چیست؟ /رضا خاتمی کاندیدای اصلاح طلبان می‌شود؟ /چرا کرونا برای‌مان عادی شد؟

امروز در همسایگی ما، ترکیه هم در ‏موضوعات سوریه، هم در موضوعات ارمنستان، هم در موضوعات فلسطین و کشور‌های عربی به‌خاطر عادی‌سازی روابط ‏اشغالگر قدس با کشور‌های عربی مداخله می‌کند ولی در کنار آن روابط تجاری هم با دنیا برقرار می‌کند. شاید بحرانی‌ترین اتفاقی ‏که در یکسال گذشته افتاد، ترور سفیر روسیه در ترکیه و همچنین ساقط‌کردن هواپیمای جنگی روسیه توسط ترکیه بود که نقطه ‏اوج تنش شد ولی پس از مدت کوتاهی موضوع حل شد. ما در برخی از تنش‌های منطقه‌ای یا گا‌ها جهانی، چالش‌ها را به سرانجام ‏قطعی نمی‌رسانیم. این بدین معنی نیست که طرف‌های مقابل همه ذیصلاح هستند. منظور این نیست بلکه منظور این است که ‏مسائل‌مان را در حوزه‌های مختلف حل‌نشده می‌گذاریم و مسائل حل‌نشده زیادی با کشور‌های منطقه یا برخی از کشور‌های دوردست ‏داریم؛ لذا در پاسخ به این سوال که چه باید کرد؟ پاسخ این است که باید بدانیم مساله خودمان چیست؟ تا زمانی که در سطح ملی، ‏مسائل‌مان را درست تبیین نکنیم، متناسب با آن راه‌حل‌ها هم ماندگار نخواهد شد. بنابراین مسائلی که امروز در خصوص اقتصاد و ‏همچنین روابط تجاری و روابط سیاسی با دنیا دچار چالش شده است، به این موضوع نیز برمی‌گردد که ما اهم مسائل خودمان را ‏تعیین و تبیین نمی‌کنیم و تا زمانی که مسائل خودمان را تبیین نکنیم، هم با عدم قطعیت‌ها و هم با عدم تعادل‌ها مواجه خواهیم شد و ‏هم اینکه نمی‌توانیم از مزیت نسبی ایران در موقعیت جغرافیایی خاورمیانه و منابع غنی کشور استفاده کنیم و برای نقد آن از همه ‏ظرفیت‌ها بهره بگیریم. ‏

رضا خاتمی کاندیدای اصلاح طلبان می‌شود؟

روزنامه اعتماد در بخشی از گزارش امروز خود به بررسی وضعیت کاندیداهای اصلاح طلب برای سال ۱۴۰۰ پرداخت و در بخشی از آن نوشت: آن طور که شنیده می‌شود صفایی‌فراهانی و مصطفی معین، تمایلی به حضور در کارزار انتخابات ندارند. آخوندی برای ‏کاندیداتوری آماده است، اما طیف همراه او در اتحاد اقلیت هستند. صدر و ظفرقندی هم دست بالا را ندارند و هم برای افکار عمومی ‏چهره‌ای کاریزما، شناخته شده یا تاثیرگذار نیستند. بنابراین با نگاهی به گزینه‌های موجود می‌توان گفت که رضا خاتمی مهم‌ترین ‏گزینه اتحادی‌هاست که اکثریت با حضور او موافق هستند. یک اصلاح‌طلب تمام‌عیار که نایب‌رییس مجلس ششم و دبیرکلی جبهه ‏مشارکت را در کارنامه دارد و البته شاید در اذهان یادآور حضور سیدمحمد خاتمی هم مسند ریاست‌جمهوری باشد. به نظر می‌رسد ‏که گزینه خاتمی، گزینه جدی باشد. روز گذشته هم روزنامه شرق و کانال خبری امتداد، ارگان رسانه‌ای حزب اتحاد به صورت ‏همزمان مصاحبه‌ای از رضا خاتمی منتشر کردند. در این مصاحبه که مصاحبه‌کننده حسین نورانی‌نژاد، سخنگوی حزب اتحاد و از ‏فعالان رسانه‌ای سابق است با محوریت «جنگ» بود. خاتمی در این گفتگو از شروع جنگ تا فتح خرمشهر گفته و به این ‏پرسش، پاسخ داده که «آیا پس از فتح خرمشهر پایان دادن به جنگ امکان نداشت؟» پرسشی که حتی سال‌ها پس از جنگ پرسش ‏کلیدی محسوب می‌شود و کیفیت و کمیت پایان جنگ به نوعی جریان‌بندی و جناح‌بندی و نگاه امروزشان به سیاست را مشخص ‏می‌کند. او در این مصاحبه از اختلافات جناحی و سیاسی در دوران جنگ نیز گفته است. رضا خاتمی همان‌طور که در این ‏مصاحبه نیز گفته هیچ‌وقت به عضویت سپاه درنیامده، تا زمان فتح خرمشهر در جبهه حضور داشته و پس از آن به دلیل مجروح ‏شدن به تهران بازگشته و درسش را ادامه داده است. آن‌طور که خودش گفته از طریق محسن میردامادی و رضا سیف‌اللهی با رده ‏بالا‌های سپاه در ارتباط بوده و در جلسات سیاسی و تحلیل ایدئولوژیک‌شان شرکت می‌کرده است. پس از آن هم وقتی سپاه تهران ‏تشکیل شده برای انجام کار‌های روابط عمومی و فرهنگی حضور کوتاه‌مدتی داشته است. ‏

مهمترین مساله امروز ما چیست؟ /رضا خاتمی کاندیدای اصلاح طلبان می‌شود؟ /چرا کرونا برای‌مان عادی شد؟

بنابراین اگر به مجموعه مصاحبه نگاه کنیم، بیان جریان‌شناسی سیاسی در دوران جنگ است و شاید اولین تریبون نسبتا ‏انتخاباتی رضا خاتمی که از دوران جنگ شروع شده و احتمالا ادامه پیدا خواهد کرد. ‏
اما به واقع رضا خاتمی یک کاندیدای واقعی برای بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان است؟! پاسخ این پرسش از سال ۱۳۸۸و ‏پس از انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری مشخص شد. نه تن‌ها رضا خاتمی بلکه اکثر گزینه‌های اصلاح‌طلب با کیفیت این جریان ‏سیاسی پس از بازداشت‌ها و زندان‌ها و جمله حوادث آن روز‌ها متوجه شدند که باید قید زمین سیاست را دست‌کم تا سال‌ها بزنند. ‏اغلب گزینه‌های مد‌نظر اتحادی‌ها از‌جمله رضا خاتمی از گزینه‌هایی هستند که احتمالا پشت سد نظارت شورای نگهبان خواهند ماند ‏و تایید صلاحیت آن‌ها دور از ذهن است مگر آنکه تغییری غیرقابل پیش‌بینی و شگفت‌انگیز در چارچوب فرآیند احراز صلاحیت ‏شورای نگهبان اتفاق افتد یا مجموعه حاکمیت برای بازتر شدن فضا مجوز حضور برخی چهره‌های سیاسی را صادر کند. اگر چنین ‏اتفاقی رخ ندهد و رضا خاتمی رد صلاحیت شود، تنها یک عایدی دارد و آن اینکه اصلاح‌طلبان پیشرو پیام مد‌نظرشان را به جامعه ‏داده‌اند. پیامی از این قرار که زمین بازی‌شان آنچنان محدود است که نه می‌توانند اصلاح‌طلبانه پای کار بیایند و نه می‌توانند متکی ‏به کاندیدای اجاره‌ای کاری از پیش ببرند. در همین شرایط، اما گزینه کارگزارانی‌ها احتمال تایید صلاحیت بالاتری نسبت به ‏اتحادی‌ها دارد. ‏
‏ ‏
شاید پرسش مهم‌تری که باید از همه جریان‌های سیاسی و حتی از طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب پرسید این باشد که ‏‏ «مردم چه می‌خواهند؟ مردم کجای سیاست‌ورزی کنشگران سیاسی و صاحبان قدرت ایستاده‌اند» در این ایام اغلب فعالان سیاسی با ‏استناد به آمار حداقلی مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی و فضای اجتماعی متاثر از حوادث و مصایب سال ۹۸ و البته ‏عملکرد دولت و مجلس مدعی شدند که مردم رغبت چندانی برای حضور در انتخابات ندارند. این گزاره، اما نصف و نیمه ماند و ‏هیچ‌کدام از طیف‌ها یا تشکیلات دست‌کم اصلاح‌طلب راهکار عملیاتی برای جلب و احیای امید مردم به صندوق رای ارایه نکردند و ‏البته در این راه و آسیب‌شناسی جریانی نیز گامی برنداشتند. ‏/ع

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار