در ابتدای جلسه متهم محمد امامی گفت: من هیچ گاه مالک شهرزاد نبودم بلکه مردم مالک آن هستند.
وی ادامه داد: زمانی که دادگاه مدیران بانک سرمایه برگزار میشد کارتنخوابها به من تفهیم نشده بودند نام بنده در شرایطی آمده میشد که هنوز متهم نبوده ام.
متهم امامی گفت:هیچ دلیل جدیدی از سال ۹۵ تاکنون اضافه نشده است من در زندان هستم به من گفتند حسن نیت خود را ثابت کن و ۲۰۰ میلیارد بده، اما من گفتم که به من مبنایی را مشخص کنید تا من بر اساس آن پول پرداخت کنم.
وی اظهار کرد: پس از آن من ۹ ماه باز به زندان رفتم و پس از آن در زندان و از طریق اخبار دادگاههای مدیران بانک سرمایه را میدیدم که میگفتند امامی همه کاره است، اما من از زندان میگفتم که خیر من هیچ کاری نکردم اشتباه است.
متهم امامی گفت :اگر بیم فرار من بود باید بگویم من آمریکا و کانادا بودم، اما بازگشتم من در جشنواره کن بودم که متوجه شدم، اما به کشور بازگشتم اینجا تبعیض شده است.
قاضی مسعودی مقام گفت :تبعیض ربطی به دادگاه ندارد آن را باید دادسرا بگوید ما در چهارچوب کیفرخواست صحبت میکنیم دادسرای اقتصادی هم زیر نظر بنده نیست فقط محاکم کیفری یک و دو و مباحث مربوط به استجازه مجتمع اقتصادی به من ارتباط دارد اگر تخلفی از سمت دادسرا بوده است به دادستان تهران مراجعه کنید و شکایت کنید من اگر دادستان بودم به شکایت شما رسیدگی می کردم.
وی ادامه داد: من متوجه نشدم که شما درباره ضمانت نامهها قیری دریافت کردهاید یا خیر؟
متهم امامی گفت: اسم شرکتها را نمیدانم هیچ قیری در قالب مجموعه شرکتهای ما نبوده است.
وی اظهار کرد: بارها گفته شد که امامی صلاحیت نداشته است، اما آیا بانک سرمایه به شخص من وام داده است، نه بانک سرمایه به شرکت حقوقی وام داده است،اینکه گفته میشود امامی صلاحیت نداشته درست نیست.
متهم امامی گفت: صحبتهایی که روز گذشته از سوی نماینده دادستان در مورد شرکتهای کارتنخواب و ضمانتنامهها گفته شد را رد میکنم.
وی ادامه داد: روز گذشته عنوان شد که برخی از متهمان تهدید شدهاند که لازم به ذکر است بنده سال ۹۵ بازداشت و تقریباً بعد از یکسال آزاد شدم و در حدود یک سال و نیمی که از زندان آزاد شدم حتی یک تماس تلفنی با هیچکس حتی آقای غندالی نداشتم.
متهم امامی با اشاره به شرایط فروش در بورس، گفت: شرایط فروش در بورس توسط شرکت عرضهکننده تعیین نمیشود بلکه توسط بورس کالا تعیین میشود؛ شرایط تعیین قیمت قیر در بورس رسمی است و ربطی به شرکت پاسارگاد ندارد و هیچ ابزاری از سمت مدیرعامل نفت پاسارگاد و هرمز پاسارگاد برای عرضه قیر وجود ندارد.
متهم امامی گفت: در برخی از شرایط مانند بارش بارانهای موسمی مشتریان کاهش مییابند و دیگر خریداری نمیکنند لذا در این زمان قیر کاهش قیمت مییابد و زیان آن را شستا میدهد که وابسته به میلیونها بازنشسته کشور است.
وی ادامه داد: برای آنکه قیمت قیر پایین نیاید، شرکت هرمز پاسارگاد این قیر را خریداری میکند؛ این شرکت در سال ۸۵ تأسیس شد یعنی زمانی که به گفته نماینده دادستان بنده در حال رب فروشی بودم؛ لذا این شرکت هیچ ربطی به من ندارد و اینکه مدیرعامل شرکت کیست و آیا راننده تاکسی بوده یا خیر، به من هیچ ارتباطی ندارد چرا که این شرکت، یک شرکت دولتی و بورسی است و من اصلا آن را تعیین نکرده ام.
متهم امامی گفت: استعلام کنید تا ببینید که کل خرید ما از شرکت نفت هرمز پاسارگاد ۳ درصد کل فروش آنها بوده است و ۹۷ درصد آن را به شرکتهایی مانند شرکتهای آقای جزایری و باقری درمنی میفروختند.
امامی با اشاره به صحبتهای نماینده دادستان پیرامون حکم وی در سمت مشاور نفت پاسارگاد، گفت: در کیفرخواست اشاره مستقیم شده که شرکتهای کارتنخواب از بانک سرمایه ضمانتنامه گرفتند که این ضمانتنامه به ذینفعی نفت پاسارگاد بوده است و باتوجه به ارتباط احسان دلاویز با بنده لذا این ضمانتنامهها تبدیل به تسهیلات شده است.
متهم امامی گفت: شرکتهای من حتی یک بشکه قیر هم به نفت پاسارگاد بدهکار نیستند و جذب مشتریان طلایی این شرکت بوده اند و هستند، گفتید که پول نفت به شرکت الرحمان رفته، اما بگویید این فرد چه نسبتی با من دارد؟
وی ادامه داد: من پرینت همهچیز را دارم اگر یک روز من با آقای غندالی بیرون میرفتم این گونه نبودکه فقط بنده خرج کنم بلکه او هم خرج میکرد من حتی پرینت پنج سال پیش رستوران خود را هم دارم و اینکه گفته میشود سفرهای لاکچری فرستاده ام درست نیست.
قاضی مسعودی مقام گفت: آقای بخشایش هیچ چیزی از علم بانکداری نمیدانسته است من حتی کوچکترین و آسانترین سوال نظام بانکی را هم از او پرسیدم، اما باز هم نمیدانست اگر تصاویر او را من نشان دهم مایه خجالت است برای یک مدیر بانکی در ایران شما از خودتان دفاع کنید.
وی ادامه داد: آقای دلاویز سال ۹۲ در شرکت بوده است در حالیکه ضمانتنامهها برای سال ۹۴ است باتوجه به این موارد ما تقاضا داریم که تحقیقات بیشتری صورت گیرد.
متهم امامی گفت: نماینده دادستان گفتند که ما پیشپرداختهای خود را از نفت پاسارگاد گرفتیم حال سوال اینجاست که ما داریم درباره چند هزار تن قیر صحبت میکنیم؟ ما درباره ۱۸۰ هزار تن قیر حرف میزنیم و از لحاظ ریالی چیزی حدود ۱۶۰ میلیارد تومان بوده است.
این متهم افزود: یکی از شرکتهایی که در دوبی از اول با ما همکاری کرد و منسوب به شرکت ما است شرکت پتروایشیا سالها کار فروش قیر انجام میداده است؛ آقای زهرابی که معاون مجموعه بود در آنجا کاری کرد تا ۵۰ میلیون تومان برای پترو ایشیا خریداری کند، حال اگر این شرکت متعلق به بنده باشد آیا باید بابت خرید قیر پول بدهم؟ اگر غیر از این، پیشپرداختی از هرکسی آوردید من کل ضمانتنامهها را قبول میکنم؛ ما از آقای جزایری که شریک آقای باقری بوده قیر خریداری کردهایم و ایشان جزو مشتریانم بوده است.
متهم امامی درباره ارتباط خود با متهم فرزانراد، گفت: در جلسه دادگاه از ارتباط من با آقای فرزان راد سخن زیادی گفته میشود، لذا لازم است توضیحاتی در این زمینه مطرح کنم؛ پدر بنده و پدر آقای فرزان باهم رفاقت قدیمی داشتند.
وی ادامه داد: پدر فرزان بزرگترین شرکت فاستونیرا داشت و زمانی به دنبال راهاندازی کارخانهای در ابهر بود، اما زمانی که کارخانه میخواست به بهرهبرداری برسد پدر آقای فرزان فوت میکند.
متهم امامی گفت: در آن زمان آقای فرزان دانشجوی سال آخر پزشکی بود و میتوانست به راحتی اموال پدر را بفروشد و زندگی کند، اما این کارخانه را افتتاح کرده و به یک برند تبدیل میکند.
این متهم گفت: آنچه درباره او گفته میشود بیانصافی است.
وی ادامه داد: او نه کلاهبردار است نه دزد؛ وی همان کسی است که دو ماه پیش وام خود را با بانک ملت، صادرات و رفاه تسویه کرده است؛ آقای فرزان در خارج از کشور هست و الان بالغ بر ۲ هزار نیرو در ایران دارد، خیلی سهل و ساده است درباره ایشان اینگونه حرف بزنید درحالی که دارید گره به گره آن اضافه میکنید.
متهم امامی گفت: من درباره تمام مواردی که راجع به پیامهای بنده در جلسه گذشته صحبت شد حرف میزنم شما خودتان گفتید تلگرام من را هک کرده اید ممکن است تلگرام دست من باشد یا دست کارمندانم.
وی گفت:من تنها در کنار آقای قندالی مینشستم شما گفته بودیدکه آقای قندالی معلمی ساده بوده است، اما مدیرعامل یکی از بزرگترین صندوقهای کشور یعنی صندوق ذخیره فرهنگیان بوده است و تایید بورس بوده، اما باز هم نتوانست به عنوان مدیر بانک انتخاب شود اگر من رابطهای داشتم اولویت من انتصاب چه کسی در بانک بود؟
متهم امامی گفت: مگر من با بیرانوند در خیابان آشنا شدم؟ او سابقه حضور در بانک شهر داشت و من او را به قندالی معرفی کردم و که البته او در ابتدا بیرانوند را قبول نکرد و به واسطه شخصی به رئیس هیات مدیره بانک معرفی شد.
لطفا مارا در شبکه های اجتماعی یاری کنید:
اینستاگرام تابناک سمنان
Email: semnantabnak@gmail.com
منبع: yjc