امروز طبق معمول و روال چندین ساله دلم برای حاجی تنگ شده بود ،بنابراین زنگی بهش زدم که باز پای صحبت استاد دیرین بنشینم ،اما منباب مزاح وقتی گوشی رو برداشت ،گفتم سلام کربلایی!برگشت و گفت:" سید چه عجب کربلایی خطابم کردی؟"
با خنده بهش گفتم بعد از ماجرای جده تصمیم گرفتیم دیگه دوستان و بزرگان رو حاجی خطاب نکنیم مگر اینکه خودشون بخوان!!!
حاجی بدجوری اخم کرد ،از پشت تلفن به خوبی می توانستم میزان ناراحتی و خشم استاد را دریابم و مثل همیشه صریح و بی تعارف گفت :"واقعا خجالت نمی کشید اینجور خزعبلات رو نشر می دید؟ نمی گین شاید یکی از همین بچه های معصوم و بیگناه که در فرودگاه جده مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند یه وقت چشمشون به یکی از این جوکهای بیفته و دنیاش بیشتر از این خراب بشه؟..."
دیگه بقیه صحبتهای حاجی رو نشنیدم ،استاد مثل همیشه درس خودش رو داده بود و تلنگرش رو هم زده بود و کشیده بود کنار و حالا یک شاگرد خاطی مانده بود با کلی ندامت و افکار گوناگون،با خودم فکر میکردم شاید یکی از همین نوجوانهای معصوم و یا حتی یکی از بستگانشون در یکی از همین گروه های مجازی که اینجور جوکها منتشر میشن عضو باشند ،با دیدن همچین لطیفه ای چه حالی پیدا می کنند و اگر چنین اتفاقی برای من و شما می افتاد چه انتظاری از بقیه داشتیم؟
آیا روا می دونستیم که برای خودمان هم جوک بسازند و تلخ ترین واقعه زندگیمان را دست آویزی برای خندیدن ها و بیعاریها وپبیتفاوتی های خودشان قرار دهند؟آیا از یک مسلمان و یک شیعه پیرو مولی علی (ع) چنین عملی قابل قبول است؟
اصلا آیا از یک انسان با هردین و مسلکی چنین چیزی پذیرفته است؟مسلما پاسخ منفی خواهد بود و چقدر غافل بودم از این موضوع که نباید درانتشار چنین لطیفه هایی سهیم باشم ،شاید منهم همانند برخی دیگر از هموطنان خوش ذوق و طنازم فقط به منظور تخلیه روانی و کمرنگ کردن آثار مخرب این واقعه اقدام به انتشار چنین مواردی می نمودم و از یک نقطه بسیار مهم غافل بودم ،آنهم اینکه اگر آن دونوجوان این لطیفه ها را بخوانند چه حالی پیدا خواهند کرد و اگر خدای ناکرده بلایی بر سر خود بیاورند آیا تا عمر دارم از عذاب وجدان خلاصی خواهم داشت؟