به گزارش «تابناک هرمزگان»؛ دولتمردان و سیاستمداران نیز بالطبع در برخورد با این خواستگاه لزوماً باید شرایطی را فراهم آورند، که ضمن حفظ ارزشهای معنوی یک جامعه ، شرایط ترقی و رشد فرهنگ آن جامعه نیز مهیا شود.
یکی از شیوههای حفظ اصالت فرهنگی ، پرداختن به موسیقی علی الخصوص موسیقی سنتی هر کشور میباشد که باید اذعان داشت این مورد در کشور ما و استان هرمزگان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
موسیقی از دیرباز در مراودات فرهنگی استان هرمزگان تأثیر بسزایی داشته و در بسیاری موارد بهعنوان بازوی قدرتمند این خطه از کشور مطرح، همواره نقل محافل بوده است.
حفظ سنتها و آیینهای غنی هر منطقه باید دغدغه اصلی اهالی فرهنگ باشد ، که در این خصوص وزارت ارشاد به عنوان متولی همواره وظایف سنگینی را بر دوش دارد چرا که به عنوان سیاستگذار باید مرزهای بین «سنت و مدرنیته» را به خوبی تعریف و جهت تغذیه افکار عمومی ، خوراکی متناسب با ذائقه اقشار مختلف تهیه و به خورد آنان بدهد.
موسیقی به عنوان یکی از اهرمهای ظریف و مؤثر در عرصه فرهنگ میتواند «رنگ و لعابی» خاص به نحوهی زندگی و تعامل میان افراد جامعه علیالخصوص جمعیت جوان بدهد و به همین دلیل لزوم دقت بیش از پیش متولیان ترویج آن را طلب میکند.
این مهم اما در استان هرمزگان بسیار کم رنگ جلوه کرده است ، به نوعی که هر روزه فقط در روال برگزاری کنسرتهای بی محتوا شاهد قربانی شدن فرهنگ و سنت این مرز و بوم در سالنهای بستهی نسبتاً عریان هستیم.
حال جای سؤال است چرا اداره عریض و طویلی مانند ارشاد نسبت به محتوای این کنسرتها و اتفاقاتی که بعضاً در جریان این کنسرتها رخ میدهد بیتفاوت است؟ و اصولاً هیچ نظارتی بر عملکرد و نحوهی اجرای این تیپ کنسرتها ندارد.
ما نیز بر این باوریم که جامعه ما نیازمند طراوت و شادابی و احساس خوشبختی است اما تبلیغ و تلقین اینکه برگزاری یک کنسرت عریان میتواند پاسخگوی بیقید و شرط این نیازها باشد، نشان از بیتدبیری ، بیبرنامه بودن و بی اعتنایی به فرهنگ و تفکری است عبث، چرا که محتوای خالی این نمونه کنسرتها فقط در آن واحد و لحظهای ممکن است یک نفر را دچار شور و نشاط کاذب کند و در گذر زمان نوعی اعتیاد همراه با افکاری مغشوش همراه با شخصیتی بی اعتنا با مسائل روز را به دنبال خواهد داشت.
محتوای اکثریت کنسرتهای کنونی معمولا یا عشق دیرینه است یا خیانت و یا دلتنگی ، در صورتی که در موسیقی سنتی ما توجه به عرفان و ارزشها حرف نخست را میزند، اما فی الواقع دستانی در کار است تا موسیقی سنتی ما را به ورطه نابودی بکشاند.
در میان شهر بندرعباس و لابلای پلهای هوایی و بیلبوردهای اجارهای با مبالغ کلان ، همه روزه شاهد بالا رفتن پوستر خوانندههایی هستیم که هیچ اعرابی در بالا بردن فرهنگ موسیقی هرمزگان و کشور ندارند و فقط برای خالی نبودن عریضه و جذب جوانان طراحی شده و گردانندگان آنها ، دست به هر نوع تبلیغی می زنند تا بلکه بتوانند طرفداران بیشماری را سمت خود بکشانند.
این نوع کنسرتها صرف نظر از مواردی که گفته شد همواره سرشار از ترانه ضعیف ، صدای بسیار ناهماهنگ سازها ، سازبندی بسیار ابتدایی ، آهنگ سازی و تنظیم ابتدایی و گوشخراش ، کپی برداری از ملودیهای مختلف ، تکرار ملودی در چندین میزان ، خارج خواندن خواننده و خارج زدن نوازندههای سازها ، استفاده از اشعار بی معنی و مستهجن ، به کاربردن کلمات نامربوط و.....بوده و از طرفی دیگر انجام حرکات موزون و زیر سوال رفتن امنیت روانی خانوادهها را به دنبال دارد و میرود تا برگزاری کنسرتها را در هرمزگان به سمت و سوی خاص هدایت کند. سمتی که نهایتش بی هویتی فرهنگی است.
موسیقی بی در و پیکری که هیچ چیزش اصولی نیست ، حتی فروش بلیط و ...
از همه چیز گذشته وجود مافیای کنسرتها در هرمزگان نیز قوز بالا قوز شده ، به نحوی که این مافیا اجازه هیچگونه فعالیتی به سایر گروههای فعال در زمینه اجرای کنسرت نمی دهد و اغلب سالنها و بیلبوردها در سیطره افراد خاص قرار داده شده است.!!
نبود امنیت روانی خانواده ها دیگر واقعاً «نو بر» است ، چرا که هنگام اجرا ، برخی آهنگها آنقدر زننده و بی محتوا است که گاها افراد را از خود بیخود کرده و وادار به رقص می کند.
آری این است نهایت دقت و نظارت ارشاد در کنسرتها که مشخص نیست با چه هدف و انگیزه ای مجوز پشت مجوز برای آن صادر می شود!
دستگاههای نظارتی هم که خدا خیرشان دهد انگار خواب تشریف دارند چرا که تعدد این نوع کنسرتها روز به روز بیشتر و بیشتر می شود و هر روز ضربات سهمگینی بر پیکره موسیقی سنتی و اصیل ما واره میشود .
چرا که موسیقی پاپ و جاز و .... به واسطه تبلیغات گسترده دارد فراگیر میشود و به زودی شاهد نابودی کامل موسیقی اصیل خواهیم بود.
پس چرا اینقدر که به موسیقی بی محتوا اهمیت داده میشود ، موسیقی اصیل و سنتی ما هیچ جایگاهی در سالنهای کنسرت ندارد؟
نسبت برگزاری کنسرتهای موسیقی سنتی به موسیقی پاپ چه میزان است؟
چرا برخی سعی دارند موسیقی سنتی ما فراموش شده و جای خود را به آهنگهای بی محتوا با چاشنی غربی دهد؟!
چرا اساتید موسیقی ما در هرمزگان به انزوا کشانده میشوند و آنان را در حاشیه نگه می دارند؟
بهتر نیست به جای پرداختن بی حد و مرز به موسیقی بی محتوا و مستهجن ، اندکی هم از موسیقی سنتی و پر محتوای ایرانی حمایت شود؟
در حاشیههای بسیاری از این نمونه کنسرتها همواره شاهد رقص و پایکوبی و کشف حجاب برخی افراد سست عنصر هم هستیم که به برکت عدم نظارت ارشاد هرمزگان هر روز بر تعداد آنها نیز افزوده میشود.
کمتر کنسرتی را میتوانید پیدا کنید که در آن هیچ اتفاقی مانند حرکات موزون رخ ندهد ، حرکاتی که موجب تحریک ذهن جوانان و خانوادههای آنان میشود.
اما کجاست گوش شنوا...بی تدبیری مسوولان ارشاد در شرایط کنونی فقط یک پیام را میتواند به دنبال داشته باشد و آن هم اینکه باید نظام فکری و فرهنگ مردم منطقه باید عوض شود.
بایستی فریاد زد که ایها الناس به بهانه مدرنیته دارند بسیاری از هنجارهای جامعه را ناهنجار و بسیاری از ناهنجاریها را هنجار جلوه می دهند.
چرا مسوولان ما روزه سکوت گرفتهاند و بی خیال قوانین و مقررات در عرصه فرهنگ هستند؟.
این بیشتر شبیه ترویج لا قیدی و تغییر سلیقه فکری و شنیداری مردم است که دارد در افکار مردم ریشه میدواند.
ریشهای خطرناک از جنس براندازی و فتنه ، که بدون شک بسته بندی و مبدا آن اسراییل و آمریکا و مقصد آن ایران بوده است ، چرا که اصولاً معتقدند موسیقی مستهجن و بی محتوا بهترین وسیله تأثیر گذار برای تغییر و ترور فرهنگ یک جامعه است.
انتهای پیام/*