به گزارش تابناک قم، اسلام و البته علمای اسلام و به ویژه مراجع معظم تقلید بر این باورند که باید در هر حرکت و طرح و برنامه، هدایت، ارشاد و تعالی فرهنگ مردم را در نظر داشت و در آن راستا گام برداشت.
به نظر میرسد که این رهنمود کلی و ماندگار، ناظر به همان مفهوم ضرورت تهیه پیوست فرهنگی برای همه برنامهها و طرحها باشد تا از این جهت، فرهنگ بر همه شؤون سایه افکند و هیچ چیز نباشد که خارج از نگاه فرهنگی مورد توجه قرار گیرد.
باید گفت هر طرح یا پروژه مانند طرحهای اقتصادی یا اجتماعی و ... در ذات خود با فرهنگ ارتباط پیدا میکنند که گاهی این ارتباط، به صورت چند لایه هم هست. اینجاست که بحث مهمی مانند پیوست فرهنگی پیش میآید که سالیانی است در شورای عالی انقلاب فرهنگی به بحث گذاشته شده و تصویب شده است؛ اما کمتر اتفاق میافتد که در عینیت محقق شده باشد و عموم جامعه، شاهد برکات و ثمرات آن باشند.
به طور خلاصه میتوان گفت که پیوست فرهنگی به دنبال تأسیس یک نظام علمی اولویت گذار و البته شاخص پرداز است تا طرحها و برنامههایی در اولویت اجرا قرار گیرد که بیشترین تعامل را با فرهنگ جامعه دارا باشد،| به بیان دیگر این پیوست فرهنگی است که میکوشد تا همه یا حداقل بخش قابل توجهی از فعالیتهای متنوع در کشور، با فرهنگ دینی و ملی سازگار باشند و البته حفاظت از میراث فرهنگی هم در طرحها دیده شود.
لایه دیگر درباره ضرورت اجرایی شدن پیوست فرهنگی، این نکته است که برای اجرایی شدن برخی قوانین و فعالیتها، نیاز است تا تغییر و تحولاتی در افکار عمومی جامعه پدید آید که پیوست فرهنگی به این نکته نیز کمک میکند؛ بنابراین علاوه بر بررسی آثار مثبت و منفی اجرای یک قانون یا برنامه در فرهنگ افکار عمومی و جامعه، پیوست فرهنگی میکوشد تا افکار عمومی را نیز برای اجرایی شدن بهتر یک طرح یا نقشه اولویت دار آماده سازد.
اینگونه است که طرحها و برنامههای اولویت داری مانند اجرای اقتصاد مقاومتی در کشور یا اجرای سیاستهای اصل 44 قانون اساسی در راستای خصوصی سازی، نیازمند آماده سازی افکار عمومی و حمایت فرهنگ در اجرای دقیق این قوانین است که به نظر میرسد بخشی از عدم موفقیت این برنامهها، ناشی از همین عدم توجه به فرهنگسازی لازم و کافی در افکار عمومی باشد.
پیوست فرهنگی از یک سو میکوشد تا بر اساس شاخصهایی مانند شاخصهای هویتی (شاخصهای دینی، انقلابی و ملی)، شاخصهای علمی و تربیتی و همچنین شاخصهای ارزیابی و نظارتی، ضرورت انجام یک طرح یا برنامه را بررسی کند و در کنار این مهم، به توصیف وضع موجود قبل از اجرای برنامه و پیش بینی وضع آتی پس از اجرای آن بپردازد.
بنابراین در یک کلام میتوان گفت که پیوست فرهنگی به دنبال آن است تا برنامههای توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و مانند آن را به یک هماهنگی و همگنی نسبی برساند تا از این مسیر، توسعه همه جانبه کشور و در پی آن، رفاه عمومی مردم در زندگی روزمره آنان، ملموس باشد.
و اما کلانشهر قم به عنوان شهری با ظرفیتهای متعدد و سابقه کم نظیر مذهبی و ملی، این ظرفیت را دارد تا درباره فراگیری تحقق پیوست فرهنگی برای همه طرحها و برنامهها پیشقدم شود و از این رهگذر، الگویی برای برنامه ریزی در کشور باشد.
برای تحقق این امر، پیشنهاد میشود تا دستگاههای تصمیم گیر در استان قم، روند زیر را مورد دقت نظر قرار دهند:
1- گام عملی برای تدوین نقشه جامع فرهنگی کلانشهر قم
به نظر میرسد برای دستیابی به هدف الگو بودن قم برای فرهنگ ایران و ایرانی، نیاز به یک نقشه جامع راهبردی و کاربردی فرهنگی با تعریف دقیق شاخصهای ارزیابی وجود دارد تا همه فعالیتهای موجود بر اساس آن سنجیده شود؛ سپس در صورت نیاز حذف، بازتعریف یا اجرا شود.
بدیهی است در تدوین این نقشه جامع، میتوان از نظرات و آراء همه فعالان فرهنگی قم و کشور بهره جُست تا نقشهای همه جانبه و در عین حال قابل عملیاتی شدن با بیان دقیق اولویتهای برنامه ای فرهنگی در شهر شکل بگیرد، نقشهای که در راستای افق چشم انداز شهر شکل میگیرد و همه زیرمجموعههای فرهنگی شهرداری قم را در کنار هم قرار میدهد تا مانند پیکری واحد در راستای اهدافی شفاف و قابل ارزیابی حرکت کنند.
همچنین ذکر این نکته هم لازم است که در این نقشه جامع، شهر قم به عنوان یک شهر مذهبی بین المللی دیده میشود که میتواند در زمینه مسائل فرهنگی و به ویژه بحث تولیدات فرهنگی، الگویی برای همه شهرهای کشور و بلکه جهان اسلام باشد.
2- ضرورت بهره مندی از افراد کاردان و متعهد در مسیر آموزش نیروی انسانی
نباید از یاد برد که بخشی از کار فرهنگی الگوساز باید به پرورش و تربیت نیروی انسانی کاردان و متعهد اختصاص یابد تا از این مسیر، ظرفیتها و استعدادهای فرهنگی به حرکت درآید؛ فعال شود و در عین حال، رفع موانع تعالی فرهنگ نیز صورت پذیرد.
در این راستا باید اذعان داشت که قم به عنوان مرکز حوزههای علمیه و انبوه مراکز تحقیقاتی و پژوهشی، اگر بهترین مکان برای پرورش و تربیت این نیروها نباشد، قطعا یکی از بهترینهاست و از این رو میطلبد تا مجموعه دستگاههای فرهنگی شهر، از این ظرفیت برای پرورش نیروی انسانی فرهنگی متعهد استفاده ببرد، نیروهایی که بتوانند با آموزشی کاربردی و کوتاه مدت، به شهرها و مناطق مختلف کشور اعزام شوند و پیام رسان فرهنگ متعالی اسلام و ایران برای عموم مردم و عاملی برای فرهنگسازی عمومی باشند.
به بیان دیگر اگر اعزام مبلغ دینی از قم به مناطق مختلف، یکی از برنامههای همیشگی و دائمی حوزههای علمیه در راستای تبلیغ دین است؛ اعزام مبلغ فرهنگی هم از قم به سراسر کشور، میتواند یکی از برنامههای مستمر در راستای فرهنگسازی عمومی باشد.
3 . ضرورت توسعه زیرساختهای فرهنگی و چند منظوره
آمار نشان میدهد که با وجود انبوه مراکز فرهنگی متعدد در قم، اکثر این مراکز را باید جزو مراکز فرهنگی تخصصی و تحقیقاتی بدانیم. بنابراین باید گفت که کلانشهر قم در زمینه مراکز فرهنگی، هنری و ورزشی عمومی و بر اساس جمعیت و وسعت خود، در فقر نسبی به سر میبرد که تعداد بسیار اندک فرهنگسراها، خود شاهدی برای این موضوع است.
بنابراین لازم است تا بر اساس اولویتهای منطقه ای در شهر، نسبت به تاسیس مراکز جدید فرهنگی اهتمام شود و خون تازه ای به رگهای فعالیتهای آینده نگر تزریق شود.
بدیهی است در این زمینه جانمایی مناسب و احداث مجموعههای چند منظوره فرهنگی، هنری و ورزشی از اهمیت خاصی برخوردار است که میطلبد تا با مشارکت و همراهی همه نهادها و سازمانهای شهر و استان قم صورت پذیرد.
کوتاه سخن آنکه شهر مقدس قم تا رسیدن به نقطه مطلوب فرهنگی و تبدیل شدن به الگوی فرهنگ عمومی کشور، فاصله کمی ندارد و قطعا لازم است تا تدوین نقشه جامع فرهنگی کلانشهر قم با همکاری و همراهی همه نهادهای تاثیرگذار شهری و استانی در دستور کار قرار گیرد و در کنار آن، توجه ویژهای به نگارش پیوستهای دقیق فرهنگی برای همه طرحها و برنامهها صورت پذیرد.